مساله افغانستان درسفرترامپ به چین؛
خلافِ آنچه که در زمان مبارزاتِ انتخاباتی و پس از راه یافتنِ دونالد ترامپ به کاخ سفید، به نظر میرسید که وی توجه چندانی به مسالۀ افغانستان نخواهد داشت، اما در ماههایِ اخیر مشخص شده است که حتا بیشتر از جورج بوش پسر، موضوع افغانستان مدِ نظرِ آقای ترامپ قرار دارد. او پس از اعلام استراتژیِ جدیدِ این کشور در مورد جنوب آسیا و افغانستان، بارها در نشستهای مختلف به موضوعِ افغانستان برگشته و اعلام کرده که مبارزه با تروریسم از اولویتهای کاریِ او است. در تازهترین سفرِ ترامپ به چین نیز، بخشی از صحبتهایِ وی با همتای چینیاش را مسالۀ افغانستان و مبارزه با تروریسم تشکیل میداد. او در چین به صورتِ واضح هراسافکنی را تهدیدی جـدی برای بشریت خواند و گفت که هر دو جانب توافق کردهاند که «مانع هراسافکنی اسلامی رادیکال» شوند.
چین از مهمترین کشورهای منطقه به شمار میرود که با وجود همکاریهایی در زمینۀ نشستهای صلح با دولت افغانستان، به دلیل نزدیکیهایی که با پاکستان و گروه طالبان دارد، با امریکا در این خصوص گفتوگویِ چندانی نکرده است. مناسبات چین و امریکا در زمان ریاست جمهوری بارک اوباما، به دلیل رویکردهای مختلفِ این دو کشور در مسایل جهانی و بهویژه مسایل اقتصادی، وارد دوران سرد و پُرتنشِ خود شد و شاید در سایۀ همین تنشها، دو کشور در مسالۀ افغانستان نیز زیاد تماس نگرفتند.
اما حالا با آمدن رییس جمهوریِ جدید به کاخ سفید به نظر میرسد که یخهای دورانِ آقای اوباما رو به آب شدن است و احتمالاً فصل تازهیی از روابط میان دو کشور به زودی رقم خواهد خورد. اگر روابط چین و امریکا بهبود پیدا کند، بدون شک تأثیرهای مثبتی نیز بر مسالۀ افغانستان خواهد گذاشت. هرچند در گذشته نیز چین تلاشهایی را برای برقراری صلح در افغانستان انجام داده ولی این تلاشها به نتیجۀ دلخواه، آنگونه که مردم افغانستان انتظار داشتند، منجر نشده است.
چین ضمن داشتن حُسن نیت نسبت به افغانستان، از چند لحاظ دیگر نیز میخواهد که در مسایل منطقه بیشتر فعال باشد. این کشور نگاه اقتصادی به مسایلِ منطقه دارد و به همین دلیل، ایجاد ثبات و امنیت میتواند نقشِ آن را در بازیهای اقتصادی در منطقه که گسترۀ بزرگی را احتوا میکند، پُررنگتر سازد. چین میخواهد همانگونه که تولیداتش بازارهای امریکا و اروپا را به خود اختصاص داده، در منطقه بیشتر از امریکا و اروپا این موقعیت گسترش پیدا کند. هرچند همین حالا نیز بازارهای منطقه در کُل و بازار افغانستان به صورتِ خاص در اختیار کالاهای چینایی قرار دارد، ولی به دلیل ناامنیهای موجود در منطقه و افغانستان، این روابط اقتصادی از نظر چیناییها در سطح دلخواه نیست. چیناییها میدانند که در صورت ایجاد صلح و امنیت در منطقه، نه تنها راههای کممصرفتری به این کشورها و از طریق این کشورها به دیگر کشورهای آسیای میانه پیدا خواهند کرد، بل حجم و میزانِ روابط اقتصادیشان به صورت چشمگیری افزایش مییابد. به همین دلیل، چنیاییها میخواهند که آرامش و امنیت در منطقه حاکم شود تا آنها بهآسانی بتوانند بازارهای بیشتری را در منطقه به خود اختصاص دهند. شاید به همین دلیل، از سالها به اینسو چین تلاش میورزد که طالبان و پاکستان را قناعت دهد که از راه گفتوگو مشکلاتشان را با دولت افغانستان حل سازند.
در همین حال، چین همچون روسیه چنـدان به حضور ناتو و بهویژه امریکا در منطقه نگاهِ خوشبینانه ندارد. چیناییها نیز به سانِ روسها، حضور امریکا در منطقه را دامن زدن به اختلافات تعبیر میکنند و باور دارند که بدون امریکاییها میشود نظم و آرامشِ از دست رفته را در منطقه دوباره حاکم کرد.
موضوع قابل اهمیت دیگر، نزدیکیهای استراتژیک چین و پاکستان است که امید به تلاشهایِ این کشور را به هدف تأمین امنیت و صلح در افغانستان بیشتر میسازد. چین از گذشته با پاکستان روابط خوبِ سیاسی و اقتصادی دارد و پاکستان میداند که بدون چین در منطقه نمیتواند از پسِ مشکلاتِ اقتصادی خود بیرون شود. اینها همه زمینه میدهند که به نقش چین در مورد مسایل منطقه بیشتر بیندیشیم.
امریکا حالا بهدرستی دریافته که چین میتواند نقش موثر در راستای تأمین صلح و مبارزه با ترویسم در منطقه داشته باشد. در صورتی که امریکاییها و چیناییها تلاشهای خود را در راستای مبارزه با تروریسم مضاعف بسازند، بدون شک نتایج آن ملموس خواهد بود. در همین حال، افغانستان نیز از این فرصت میتواند به خوبی استفاده کند. در کنار اینکه چین میتواند شریک خوبِ اقتصادی به شمار رود، میتواند در باز کردنِ گره کورِ گفتوگوهای صلح نیز کمک رساند. اما قبل از آن، ضرورت است که این تلاشها به صورتِ منسجم و نظامیافته انجام شوند.
تجربه نشان داده که تلاشهای منفرد هرچند قابل ستایش است، ولی به نتیجۀ رضایتبخش نینجامیده است. در طول شانزده سال گذشته کشورهای زیادی به صورتِ انفرادی تلاش کردند که نقش موثری در تأمین امنیت در افغانستان بازی کنند، ولی این تلاشها نتیجۀ لازم را به دنبال نیاورده اند. احتمال دارد اینبار کشورهای بیشتری در منطقه در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند معضل تروریسم را به گونۀ ریشهیی حل کنند؛ حالا که پاکستان نخستین بخش از کمکِ ۷۰۰ میلیون دالریِ امریکا را پس از لابیگریهای وزیر دفاعِ این کشور با سپردن وعدۀ مبارزه با گروههای هراس افکن بهدست آورد است.
منبع : روزنامه ماندگار
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۹۶ساعت ۷:۱۳ ب.ظ توسط نوراحمد "سدید" |
برچسب : افغانستان,درسفرترامپ, نویسنده : noorahmad1396 بازدید : 214